زوایایی پنهان از سنگ نگاره ساسانی پیدا شده در لندن/از سرقت در ایران تا کشف در انگلیس
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۱۲۴۹۸
هنوز بهطور قطع مشخص نشده که سنگنگاره ساسانی نویافته در لندن متعلق به کجاست، اما برخی باستان شناسان و کارشناسان نظراتی در این باره ارائه دادهاند. یکی از موضوعهای مهم و داغ کشور که این روزها نقل هر مجلس شده، «سنگ نگاره نویافته ساسانی» در موزه بریتانیا و شیوه سرقت و قاچاق آن از کشور است.
هنوز بهطور قطع مشخص نشده که این نقش برجسته متعلق به کجا و از چه محلی بریده و جدا شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این سنگ نگاره تاریخی در سال ۲۰۱۶ میلادی برابر با ۱۳۹۴ خورشیدی در فرودگاه استانستد لندن به طور اتفاقی و تصادفی، از بار یک هواپیمای مسافربری پیدا شد.
بر اساس اعلام روزنامه گاردین، ماموران گشت مرزی بریتانیا به بسته بندی بی نظم و نامرتب این کالا که اندازهای بیشتر از یک متر داشته، شک کرده و آن را توقیف میکنند و پس از جستجو و تحقیقات اولیه، این شیء را به موزه بریتانیا انتقال میدهند.
موزه بریتانیا در آن زمان (سال ۱۳۹۴ خورشیدی) در رایانامهای (ایمیل) موضوع را به مدیر موزه ملی یا همان ایران باستان در تهران اطلاع میدهد و آن ها، این سنگ نگاره را متعلق به ایران دانسته، ولی در آن زمان هیچگونه اطلاع رسانی درخصوص کشف سنگ نگاره، در رسانهها انجام نشد تا این که، طی روزهای اخیر، روزنامه گاردین از رونمایی آن در موزه بریتانیا آگاهی رسانی میکند.
اما آنچه توجه کارشناسان میراث فرهنگی و باستان شناسان ایرانی را به خود جلب کرده است، طریقه و شیوه سرقت و قاچاق آن است.
سیاوش آریا فعال و پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی در فارس در گزارشی به سنگ نگاره ساسانی نویافته در بریتانیا میپردازد و این سوال را مطرح میکند که آیا آن گونه که کارشناسان موزۀ بریتانیا گزارش داده اند، این سنگ نگاره ساسانی از کوه بریده و جدا شده و همچنان بخشی از آن در کوهی وجود دارد؟
او میگوید: بررسیها و تحقیقات دقیقتر نشان میدهد که به هیچ روی، این سنگ نگاره ساسانی از کوهی جدا نشده است و بدون شک مربوط به یک محوطه باستان شناختی و معماری سازهها و کاخها است.
آریا در ادامه به یادداشت افشین یزدانی باستان شناس اشاره میکند که به زوایای پنهان سنگ نگاره نویافته ساسانی پرداخته است.
نکاتی پیرامون سنگ نگاره ساسانی کشف شده در بریتانیادر یادداشت افشین یزدانی باستان شناس آمده است: چند روزی است که گفت و گوهای فراوانی در مورد سنگ نگاره ساسانی به نمایش در آمده در موزه بریتانیا، در میان پژوهشگران و کارشناسان بالا گرفته است. سنگ نگارهای که در سال ۲۰۱۶ میلادی از سوی پلیس در فرودگاهی در ۶۰ کیلومتری شمال شرقی مرکز شهر لندن کشف شد، نخستین اظهارنظرها درباره با این اثر که سنگ نگارهای از یک شخصیت درباری ساسانی ایستاده به حالت احترام که معمولا در سنگ نگارهها در برابر یک شخصیت والامقام همانند شاهنشاه بوده است از سوی کارشناس باستان شناسی بخش خاور نزدیک موزه بریتانیا در اختیار رسانهها قرار گرفت.
بنا بر گفتههای او، این سنگ نگاره به بخشی از صحنهای بزرگتر از حضور شاه و دیگر بزرگان درباری در پیرامون او همانند سنگ نگارههای دیگر ساسانی در نقش رستم، نقش رجب و بیشاپور تعلق داشته است و باید از جایی در فارس امروزی که مرکز پراکنش سنگ نگارههای مشابه بر روی سنگهای رسوبی آهکی است از دیوارۀ صخره جدا و به لندن قاچاق شده باشد.
با بررسی عکسهای منتشر شده از اثر، شکی نیست که سنگ نگاره به دلیل شاخصههای هنری و سبک و شیوه ویژگیهای ظاهری به فاصله زمانی کمابیش ۳۵ ساله فرمانروایی بهرام دوم فرزند شاهپور ساسانی تا دوران نِرسه یعنی سالهای ۲۷۶ تا ۳۰۹ میلادی باز میگردد.
این باستان شناس اظهار میکند: نزدیکترین نمونه به سبب همانندی در آرایش چهره را در میان بزرگان درباری که به گونۀ نیم تنه در پیرامون نگارکند بهرام دوم در نقش رستم به تصویر کشیده شده اند، میتوان دید. همۀ شواهد ظاهری به جهت سبک شناسی، تناسبات، ترسیم و اجرای جزئیات و همچنین مشخصههای دیگر همانند کیفیت سنگ بستر، همان گونه که به وسیله کارشناسان موزه بریتانیا نیز بر آن پافشاری (تأکید) شده، نشاندهنده اصالت سنگ نگاره است.
موقعیت سنگ نگاره ساسانی نویافته در بریتانیایزدانی بیان کرد: موضوع مهمی که جای بحث و نظر بسیاری شده است، موقعیت اثر پیش از سرقت آن است. جان سیمپسون ادعا کرده که اثر قاچاق شده به لندن از سطح و بستر یک صخره با بی رحمی تمام کَنده و جدا شده است و بخشهای دیگر صحنه نیز باید در محل برجای مانده باشد.
او ادامه داد: ادعای تعلق اثر به یک سنگ نگارۀ آزاد بر روی صخره در پارس به انگیزههایی دور از باور است. زیرا که دست کم نزدیک به ۱۰۰ سال است که کوهها و صخرههای آن مورد جست و جوی نگاه تیزبین باستان شناسان و پژوهشگران قرار دارد و به عنوان نمونه از زمان معرفی یکی از واپسین سنگ نگارههای کشف شده در تَنگ قَندیل در نزدیکی شهر کازرون که به وسیلۀ باستان شناس آلمانی اِرنست هِرتسفلد صورت گرفته، بیش از یکصد سال است که میگذرد.
این باستان شناس افزود: از همین روی، این که تصور کنیم چنین سنگ نگاره بزرگ و ارزشمندی آن هم به عنوان بخشی از یک سنگ نگاره بزرگتر بر روی صخرهای در پارس موجود بوده و تا پیش از جداسازی از بستر هیچ گزارش و تصویری از آن، چه به طور رسمی و چه در میان جامعه محلی منتشر و پخش نشده بوده، بسیار دور از ذهن است.
یزدانی در ادامه یادداشت بیان کرد: کارشناس موزه بریتانیا در مورد شیوه جداسازی اثر از بستر به کاربرد دستگاه برش برقی (فرز) اشاره میکند که حاشیهها و اطراف اثر را با آن برش داده اند. اما در همین حال به یک نکته مهم نیز اشاره میکند که در رمزگشایی از موقعیت اثر به عنوان یک سنگ نگاره آزاد یا نقش برجستهای که در دوران باستان از صخره جدا شده تا به عنوان یک عنصر وابسته به معماری مورد استفاده قرار گیرد، راهگشا بوده و نقش کلیدی دارد، و آن اشاره به وجود نشانههای حاصل از کاربرد قلم سنگ تراشی در پشت بلوک است که اتفاقا کارشناس موزه پافشاری کرده که، این نشانهها پیش از استفاده از دستگاه فرز برای ایجاد برش در اطراف و کنارههای اثر موجود بوده است.
او اضافه کرد: نشانههای قلم سنگ تراشی میتواند شاهدی روشن برای جداسازی بلوک در دوران باستان از بستر کوه باشد. زیرا که، اگر بنا باشد قاچاقچیان سنگ نگاره را که قرار بود بدون آن که خرد و قطعه قطعه شود از بستر کوه جدا کنند از همان دستگاه فرز برای جداسازی استفاده میکردند.
این باستان شناس افزود: از این روی، استفاده از سنگ فرز به ۲ منظور عمده میتوانسته به وسیلۀ قاچاقچیان بکار رفته باشد. نخست سبک کردن بخشهای بدون نقش بلوک در اطراف و پشت آن و دیگری راهکاری برای وانمود کردن این که، اثر نه در دوران باستان که از سوی خود قاچاقچیان از بستر کوه به وسیلۀ سنگ فرز بریده و جدا شده است. در حالی که باید گفت، استفاده از قلمهای نوک تیز سنگ تراشی در پشت بلوکهای سنگی باستانی که بر روی سطح خود دارای نقش برجسته هستند یک شیوه جداسازی و پرداخت نخستین سنگ بوده و در دورههای گوناگون تاریخی تا پیش از حضور دستگاههای برش صنعتی بکار میرفته است.
او گفت: از جمله چنین نشانههایی را میتوان در سطح پشت بلوکهای سنگی دارای نگارکَند که دارای ابعاد و اندازههای کوچکی نیز هستند به عنوان عناصر وابسته به معماری و برای تزئین سطح دیوار کاخها و احتمالا بخشهایی از ایوان خاوری (شرقی) حیاط چلیپایی بیشاپور کازرون بکار رفته اند، دید که خود شاهدی برای کاربرد شیوه باستانی کاربرد سنگ نگارهها در تزئین نمای کاخها پس از حضور هنرمندان سوری و انطاکیهای سازنده موزاییکها به شیوۀ رومی در کاخ بیشاپور است.
یزدانی در این یادداشت تصریح کرد: جالب آن است، تاریخی که برای این سنگ نگارههای وابسته به معماری کشف شده در بیشاپور پیشنهاد میشود، همزمانی با تاریخ پیشنهادی برای سنگ نگارۀ قاچاق شده به لندن دارد.
احسان شوارابی باستانشناس با تخصص دوره ساسانی، نیز در توییتر خود درباره نقش برجسته ساسانی کشف شده در لندن، نوشته است.
این باستان شناس در توئیتر خود آورده است: روزنامه گاردین گزارشی درباره کشف و ضبط یک اثر ساسانی در فرودگاه لندن منتشر کرد. متاسفانه چنین اخبار وحشتناکی برای ما باستانشناسان و موزهداران تازگی ندارد و دائما با چنین فجایعی برخورد داریم. اما چند نکته مقدماتی درباره این اثر ساسانی وجود دارد.
او در ادامه نوشته است: اثر مورد بحث قطعهای است از یک سنگ نگاره ساسانی. این قطعه متعلق به هیچ یک از سنگ نگارههای شناخته شده ساسانی نیست؛ بنابراین با یک نگاره جدید ساسانی از محلی نامشخص روبرو هستیم. اما باتوجه به جغرافیای پراکندگی نگارههای ساسانی، احتمالا این اثر از جایی در استان فارس آمده است.
شورابی ادامه داده است: اغلب سنگ نگارههای یادمانی ساسانی در دل کوه کنده شدهاند و بیشتر آنها در محوطههایی با فاصله کم از شهرهای ساسانی قرار دارند؛ برای مثال، نقش رستم و نقش رجب نزدیک شهر استخر، تنگاب نزدیک اردشیر خوره (فیروزآباد)، تنگ چوگان نزدیک بیشاپور و سنگ نگاره شاپور نزدیک دارابگرد، بنابرگزارش گاردین، مشاهدات همکاران در موزه بریتانیا نشان میدهد که این قطعه با دستگاه سنگبری از دل صخره جدا شده است. اگر این مشاهدات درست باشد، احتمالا با یک نگاره صخرهای مواجهیم که در دل کوه بوده است، نه یک سنگ یادبود (استل) و نه یک نگاره تزیینی بر دیوار یک عمارت.
این باستان شناس افزوده است: اظهارنظر درباره اصالت آثاری که از بازار قاچاق سر درمیآورند معمولا آسان نیست. اما در تصویری که گاردین منتشر کرده است، در نگاه نخست، جزئیات چندان غیر متعارفی در این نقش دیده نمیشود با این حال باید منتظر انتشار تصاویر بهتر و ارزیابی دقیقتر همکاران در موزه بریتانیا ماند.
او تصریح کرده است: از نظر سبک شناسی، برآورد من این است که این اثر متعلق به نیمه دوم سده سوم میلادی و احتمالا از زمان بهرام دوم ساسانی باشد.
شورابی در ادامه نوشته است: از بهرام دوم چند سنگ نگاره بزمی و رزمی در نقش رستم، تنگ چوگان، سرمشهد، سراب بهرام، تنگ قندیل، برم دلک و گویم (همه در استان فارس) شناخته شده است. بر قطعه مورد بحث، تصویر تمام تنه یک بلند پایه ساسانی حجاری شده است. شکل کلاه و آرایش مو و ریش او شباهت زیادی به بلندپایه سمت راست (با نشان هلال ماه روی کلاه) در نگاره بهرام دوم در نقش رستم دارد. در تصویر گاردین مشخص نیست که آیا کلاه در این نقش نیز حامل یک نشان است یا نه.
علی هژبری کارشناس میراث فرهنگی نیز درخصوص این سنگ نگاره باستانی در توئیتر خود نوشته است: نقش برجسته ساسانی نویافته در انگلستان، ممکن است بخشی از یک آتشدان سنگی باشد.
او معتقد است: این نوع سازه در آتشدانهای دوقلوی نقش رستم (بدون نقش در هلالی)، آتشدان آبنون در برم دلک، یا شاید در سرستونهای طاقبستان و چند نمونه دیگر دیده میشود.
هژبری افزوده است: «اگر چنین باشد، باید دید نماهای دیگر آن الان کجاست؟ همچنین علت اینکه تاکنون چنین نقشی در دل کوه کشف نشده است تا حدودی مشخص خواهد شد.»
او بیان کرده است: بهزودی در این زمینه، مقالهای با همکاری دیگر کارشناسان میراث فرهنگی ارائه خواهد کرد.
کارشناس میراث فرهنگی در خصوص اینکه چرا تا امروز خبر قاچاق این اثر تاریخی ارزشمند، مسکوت مانده، نوشته است: «باید با پروسه استرداد اموال فرهنگی-تاریخی آشنا باشید. معتقدم مسئولان نمیتوانستند تا قطعیشدن، موضوع را خبری کنند.»
اگر چه برخی باستان شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی نظرات و گمانه زنیهایی را درخصوص محل این سنگ نگاره ساسانی ارائه داده اند، اما سوالات زیادی نه تنها در مورد محل سنگ نگاره و چگونگی سرقت از آن بلکه پرسشهای بی پاسخی در مورد این چنین آثار تاریخی بزرگ و مهمی در ذهن بسیاری از مردم باقی مانده است.
آثار تاریخی هویت ملی هر کشوری محسوب میشوند و نگهبانی و حفاظت از این آثار از اولویت هاست...
این سنگ نگاره ساسانی همچنان نقل هر مجلسی است...
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: باستان باستان شناسی باستان شناسان باستان شناس کارشناسان میراث فرهنگی سنگ نگاره ساسانی موزه بریتانیا باستان شناس باستان شناسان سنگ نگاره جدا شده سنگ نگاره سنگ نگاره ها نقش رستم نقش برجسته کشف شده بهرام دوم نشانه ها داده اند یک سنگ بر روی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۱۲۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«گردشگری دریایی» فقط یک وعده در روز خلیج فارس بود!
خبرگزاری مهر_ گره جامعه؛ طول مرز آبی کشور ایران با خلیج فارس، با احتساب جزایر در حدود ۱۸۰۰ کیلومتر و بدون احتساب جزایر در حدود ۱۴۰۰ کیلومتر است. بوشهر، هرمزگان، خوزستان و سیستان و بلوچستان استانهای ایران هستند که در حاشیه خلیج فارس واقع شدهاند.
همچنین بیش از ۴۰ جزیره ایرانی خلیج فارس در حوزه سیاسی سه استان بوشهر، خوزستان و هرمزگان قرار دارند که بیش از نیمی از آن غیرمسکونی هستند. ایران یک جزیره کوچک غیرمسکونی نیز در منتهی الیه دریای عمان و نزدیک به مرز پاکستان دارد.
این ظرفیت آبی در خلیج فارس را هیچیک از کشورهای دیگر ندارند. ولی ایران هنوز نتوانسته آنطور که باید از این ظرفیت استفاده کند. در ادوار مختلف مسئولان وعدههایی در این خصوص داده بودند اما هیچیک هنوز اجرایی نشده است.
در این گزارش به بهانه دهم اردیبهشت ماه که در تقویم رسمی کشور همزمان با خروج پرتغالیها از ایران و اثبات حاکمیت ایران بر خلیج فارس به نام روز ملی خلیج فارس ثبت شد؛ قرار است به برخی از این اقدامات، وعدهها و ظرفیتها پرداخته شود. از جمله اینکه قرار بود گردشگری خلیج فارس رونق پیدا کند. حتی سواحل مکران که طرح مفصلی برای آن نوشته شد تا چابهار و استان سیستان و بلوچستان نیز از آن منتفع شوند اما اتفاقی رخ نداد.
هر ساله روز دهم اردیبهشت ماه تا یکی دو روز قبل و بعد از آن همایشهای متعددی درباره خلیج فارس برگزار میشود امسال هم چندین و چند برنامه در تهران و استانهای همجوار خلیج فارس برگزار شد که ولی صحبتهایی که در این همایشها انجام میشود معمولاً پیگیری نخواهند شد.
امروز نشست «باستانشناسی خلیجفارس» همزمان با روز ملی خلیجفارس به همت پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری با همکاری سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح برگزار میشود.
در این نشست درباره «چگاسفلی، سندی روشن بر پیشینه تمدنی دریای پارس»، پژوهشهای باستانشناسی در شبه جزیره بوشهر، «کاوشهای باستانشناسی گورستان شغاب- شبه جزیره بوشهر»، راهبرد نظامی اشکانیان در تسلط و نظارت بر خلیجفارس، «جایگاه بندر باستانی سیراف در مبادلات فرهنگی ایران و چین از پایان دوره ساسانی تا آغاز دوران اسلامی» و «مطالعات باستانشناسی زیرآب در خلیج فارس» صحبت خواهد شد.
همایشهایی در راستای خلیج فارس
چنین همایشهایی هر ساله برگزار میشود و باستان شناسان زیادی هم هستند که درباره خلیج فارس، نام و آثار باستانی آن مقاله نوشتهاند. ولی جملگی گلایه دارند که هنوز آن طور که شایسته نام خلیج فارس است کار نشده است. حتی همین اواخر سرپرست هیات کاوش بندر سیراف به نام محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار گفت که کاوشهای باستانشناختی کشورهای حاشیه خلیج فارس رشد و شتاب بسیار بیشتری در مقایسه با ایران دارد. این درحالی است که موج تخریب آثار تاریخی خلیج فارس سرعت گرفته و بخش بزرگی از عرصه بندر سیراف هم نابود شده است.
از سوی دیگر باستان شناسی زیر آب در بسیاری از این جزایر و حتی حاشیه خلیج فارس در استانهای همجوار نیز انجام نشده است چون اعتبارات و فصلهای متعددی برای کاوش نیاز دارد این همان موضوعی است که توفیقیان بارها و بارها روی آن تاکید داشته است.
یکی از وعدهها را علی اصغر مونسان اولین وزیر میراث فرهنگی در سفرش به استان بوشهر داد از جمله اینکه پرونده بندر سیراب برای قرارگیری در فهرست میراث جهانی در حال تهیه است. یکی دیگر از وعدهها مرمت و احیای عمارت حاج رئیس در استان بوشهر بود که سه سال برای آن اقدامی نشد تا اینکه امسال مدیرعامل صندوق احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی اعلام کرد که قصد دارند تا این عمارت را مرمت کنند.
موضوع دیگر رونق گردشگری و ایجاد کمپ در روستای بنود عسلویه بود. مونسان در این ارتباط گفته بود که با ایجاد کمپ میتوان کمک کرد تا ارائه کیفیت خدمات به گردشگران بیشتر شود و این ساحل این قابلیت را داراست.
وی با تاکید بر حمایت از توسعه زیرساختهای گردشگری در روستای بنود اضافه کرد: ما آمادگی ارائه مجوز برای ایجاد بومگردی در این روستا را داریم، همچنین کمک میکنیم در کنار استانداری بوشهر که زمینه رونق گردشگری در این نقطه بیشتر و بهتر شود.
همچنان استفاده از گردشگری دریایی به گردش دو سه ساعته قایقهای تفریحی ختم میشود
موضوع جالبتر این بود که مونسان گفته بود خلیج فارس میراث ملموس و ناملموس زیادی دارد اما در دوره او اقدامی برای جمع آوری میراث ناملموس این حوزه انجام نشد.
با وجود آنکه مونسان سفرهای متعدد دیگری هم به استانهای خوزستان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان داشت اما کار ویژه ای که بتواند در حوزه سواحل مکران یا استفاده از ظرفیت گردشگری دریایی صورت گیرد، انجام نشد و همچنان استفاده از گردشگری دریایی به گردش دو سه ساعته قایقهای تفریحی ختم میشود.
عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی سفرهای کمی در طول دوران وزارتش به استانهای جنوبی داشته است به خصوص استان سیستان و بلوچستان که تنها یک سفر کوتاه به چابهار کرده است.
وی زمانی هم که به جزیره هرمز رفت اعلام کرد که میبایستی گردشگری دریایی در خلیج فارس و خصوصاً در جزایر از جمله جزیره هرمز تقویت شود تا بتوان با تکیه بر این مورد مسائل اقتصادی و اشتغال مردم را نیز تامین کرد.
ضرغامی معتقد است که یکی از جذاب ترین حوزههای گردشگری قطعاً گردشگری دریایی است که خوشبختانه هرمزگان با دارا بودن یک نوار ساحلی قابل توجه میتواند در این حوزه فعال شود.
وزیر میراث فرهنگی به این موضوع هم اشارهای داشت که اگر مجموعه گردشگری دریایی راه اندازی شود، باعث ایجاد اشتغال جوانان بومی این منطقه خواهد شد. همچنین کشتیهای تفریحی و گردشگری باید در دریا فعال باشد و مردم برای تفریح از همه جای کشور به هرمزگان سفر کنند.
بوم ایرانی محروم از خلیج فارس!
در جریان همین وعدهها بود که بخش خصوصی برای راه اندازی گردشگری دریایی و استفاده از کشتیهای سنتی پیگیریهای زیادی کرد اما نتوانست بوم ایرانی را به داخل خلیج فارس بیاورد و تنها توانست محدودهای کوتاه را برای مدت زمان اندکی پیمایش کند.
مناطق آزاد که بخش مهمی از فعالیتهای آن در مناطقی مانند چابهار، کیش، قشم و اروند با خلیج فارس گره خورده است نیز بی نصیب از این وعدههای ناتمام نبوده است. با این وجود در حال حاضر قرار است شرکتهای خصوصی اقداماتی را انجام دهند و برخی از آنها در حوزه استفاده از راههای دریایی بین المللی دوباره فعال خواهند شد تا گردشگری بین کشورها را از طریق خلیج فارس رقم بزنند. شاید بخش خصوصی بتواند در صورتی که به صرفه باشد، بخشی از این وعدهها را تحقق ببخشد.
از طرفی استفاده از جزایر ایرانی نیز همچنان ظرفیتی مغفول مانده است. جزایری که برخی از آنها برای بسیاری از ایرانیها ناشناخته است چون یا معرفی درستی نشدهاند یا هنوز امکانات لازم را برای پذیرش گردشگر ندارند برخی دیگر نیز برای ورود سختگیریهایی میکنند به همین دلیل هنوز خیلی از ایرانیها تعدادی از این جزایر را به عنوان جزایر ایرانی خلیج فارس نمیشناسند.
در این باره، اکبر سهیلی از کارشناسان گردشگری استان هرمزگان به خبرنگار مهر گفت: خلیج فارس تنها یک نام و یک روز است هر زمانی که بخواهند ایران را اذیت کنند از نامهای جعلی برای آن بهره میبرند و هر زمان ایرانیها بخواهند بگویند ما چقدر اقتدار داریم از این عنوان استفاده میکنند اما به واقع خلیج فارس از نام و از روزش چه بهرهای برده است. تنها اقدامی که میشود این است که هر دستگاهی به صورت موظف باید یک برنامه برای این روز داشته باشد تا بتواند بگوید کاری کرده است اما اگر هزینه این همایشها و زمانی که برای برگزاری آن گذاشته شده، صرف معیشت مردم خلیج فارس شود، اتفاق بهتری است.
وی گفت: کشورهای دیگر درصدد هستند تا از این ظرفیت بیشترین بهره را ببرند. در کشورهای قطر، امارات ببنید که چطور از ظرفیت آبی استفاده میکنند. آن وقت ما یک جزیره ابوموسی داریم که باید برای رفتن به آن مجوز از استانداری بگیریم!
کد خبر 6091986 فاطمه کریمی